نقش قره باغ در ادبيات نوين آذربايجان
قرهباغ قسمتي مهم و كهن از سرزمين آذربايجان است. در سال 1813م طي قرار داد گلستان از قلمرو ايران جدا شده و به روسيه واگذار گرديد. اين سرزمين از اوايل دورة صفويه به صورت بيگلربيگي و توسط افراد از خاندان زياداوغلوي قاجار اداره ميشد. پس از مرگ نادرشاه، پناه عليخان جوانشير در 1747 م خان نشين قرهباغ را تأسيس نمود. سيستم خان نشين كه از 1747 تا 1822 ادامه داشت در حقيقت حلقة واسطي بود ميان نظام سنتي بيگلربيگي و نظام جديد فرمانداري.
در دورة خان نشينها به ويژه در زمان حكومت ابراهيم خليلخان جوانشير كه از سال 1759 تا 1806 ادامه داشت، ادبيات رونق گرفت و شاعران بزرگي در قرهباغ مانند ملاپناه واقف (1797-1717) و قاسم بيگ جوانشير (ذاكر) (1857-1784) ظهور كردند. پس از آنكه قرهباغ در قلمرو روسيه قرار گرفت و سيستم خان نشين لغو گرديد، ادبيات در اين سرزمين همچنان برسياق قديم پيش ميرفت. مدارس سنتي به شيوة ايراني برپا بودند و كار آموزش در اين مدارس برعهدة آخوندها بود. در سال 1845 قفقاز تحت حكومت نايب السلطنه قرار گرفت و ميخاييل ورونتسوف اين مقام را برعهده گرفته و سياست فرهنگي ضد ايراني را در دستور كار قرار داد.
اگرچه تبليغ زبان روسي در دستور كار دولت بود ولي ادبيات به شيوة سنتي همچنان در قرهباغ جريان داشت. در سدة 19 قرهباغ به كانون شعر و ادب آذربايجان تبديل شد. از حدود 10 انجمن ادبي آذربايجان 3 انجمن در شهر شوشا بود.
بؤلوم : ادبيات آذربايجان
یازار : آزاي
ادبيات آذربايجان در دوره ي صفويه
بؤلوم : ادبيات آذربايجان
یازار : آزاي